میبینی؟
نمیخوام باور کنم
اما حقیقت داره
وقتی چشمامو باز کردم
تو هم منو فرستادی پیش بهترین زنان عالم
خدایا
یعنی میخوای بگی منو دوست داری؟
دوستت دادم خدا
پس چرا من تنهام؟
چرا اینقدر احساس بی کسی میکنم؟
چرا فکر میکنم این دوست داشتن ها
فقط برای لحظه های معدودیست؟
خدایا
میشه باور کرد
که این سفر
راهی برای عاشق شدنه؟
خدا
بی تو
دارم
تلف میشم
به دادم برس
به دادم برس
به دادم برس بهترینم...
دور هم جمع میشیم و حرف میزنیم
دلت میخواد بحرفیم؟
میدونی دلم از چی خونه؟
از اینکه خیلی وقته به خودم مبیالم
که فقط منم" عشق" را درست معنی میکنم
فقط منم که تو رو اینطوری میبینم
فقط منم که دوست دارم تو رو لمس کنم
فقط منم که پا تو این راه گذاشتم
فقط منم که نگاتو میبینم
.
.
.
روزی که محب رو دیدم
به خودم گفتم:این نیز بگذرد
اما حالا که تو لجن گناه گیر افتادم
دوباره نگاهم به محب افتاد
دیدم نه تنها چیزی نگذشته
بلکه همه چیز خوب پیشرفته
اونو دو بار دعوت کردی خونت
همین چند روز پیش یه سر امده بوده مشهد
روزه جمعه توی حرم کلی حال کرده بوده
منو یادته؟
شبه شهادت امام رضا؟
چقدر جلوی ضریح زجه زدم؟
چی ازت خواستم؟
یادت هست؟
من چه کردم خدا؟
بگو چرا دوسم نداری؟
بگو چرا هیچ راهی برای رهایی از گناه وجود نداره؟
میدونم
میدونم
الان میخوای بگی این همه راه
این تویی که باید پیداشون کنی
خدا
بیا یکیو بهم معرفی کن
که یه بار هم که شده
حقو به من بده
بگه نرگس داره تلاش میکنه
اما هنوز یه قدم برنداشته
با مخ میاد زمین
خیلی وقت ها هم
با مخ میره دره
خدا
تا حالا جون کندنه منو دیدی؟
وقتی دارم از این دره ی ناتموم بالا میام؟
تا حالا دیدی وقتی غصه ی تنهایی
شبامو نابود میکنه؟
شبایی که وقته وصاله و من
تنهای تنها
بدون تو
بدون عشق
بدون نفس
جلوی pc میشینمو
کاری میکنم که...
خدا
بیا یه بار راستشو بگو
بیا بهم بگو
من تو عالم زر
وقتی ازم پرسیدی:منو دوست داری؟
چقدر طول دادم تا بهت بگم :همه ی جونه من تویی؟
بیا بهم بگو
من چه کردم
که همیشه برای تو فاسق و منافقم؟
مگه تو نگفتی روزه بگیرم؟
مگه تو برا سحر بیدارم نکردی؟
مگه نگفتی میبخشی؟
پس چرا من الان اینجام؟
چرا محب اونجاس؟
چرا من اینقدر تنهام؟
چرا کورم؟
چرا کرم؟
نکنه دیگه منو رها کردی؟
خدا به این زودی ولم کردی؟
.
.
.
میدونم حق داری
یکی ندونه
فکر میکنه من چقدر ئختره خوبیم
که از گناه هام پشیمونم و دارم ترکشون میکنم
خدا
همیشه حق باتوست
ولی ای کاش یه بار هم حق با من بود
خدا
با خودم میگم
من یه گناه بزرگ رو تونستم یه بار
برای همیشه
بعد از 9 سال
ترک کنم
پس چرا حالا نمیتونم این کارو بکنم؟
خدا
یعنی میگی دروغه؟
مناجات شعبانیه رو میگم
همون جایی که گفته:
خدایا من قدرتی که از معصیت باز گردم ندارم مگر آنکه
تو به عشق محبت مرا بیدار گردانی.
یا آنکه چنانچه که تو میخواهی باشم و شکر تو گویم چون
مرا به کرمت داخل کردی و قلبم را از
پلیدی های غفلت پاک و پاکیزه گردانیدی...
تو میدونی من به چه امیدی
هر روز این دعا رو میخوندم
میگم
به نظرت من چیم؟
سنگم؟
خدایا
میگی من هیچوقت به تو نمیرسم؟
میگی هیچوقت امام مهدی رو نمیبینم؟
میگی قراره تا لحظه ی مرگ همین باشم؟
یا بدتر از این؟
خدایا
میدونم نمیتونی نگام نکنی
خدایا
من یه دخترم
یه دختره تنها
وقتی آسمان نگاهت
پر از غبار جدایی میشه
قلبم
فریاد مرگ میکشد
و
نگاهم
بهانه ی باران غصه میگیرد
.
.
.
داشتم میگفتم
اون شب زجه زدم
یادته چی بهم گفتی؟
گفت: کسی بدون اذن من
شفاعت نمیکند
هرکه را مستحق بدانم
میبخشم
و دیگران
محکوک به آتشند
و
این آتش
از اعمالشان نشات میگیرد.
خدایا
جقدر دلم میگیرد
وقتی خودت را با مهربونی
فدای بنده های خاصت میکنی
و وقتی به من میرسد
از آتش حرف میزنی
خدایا
با خودم میگم
پس حتما دعای کمیل هم دروغه
وقتی که میگه:
بر فرض که به آتش جهنمت صبوری کنم
چطور میتونم درد دوریه تورو تحمل کنم؟
یا همون مناجات شعبانیه
وقتی که میگوید:
الهی ان اخذتنی بجرمی
اخذتک بعفوک
و ان اخذتنی بذنوبی
اخذتنی بمغفرتک
و ان ادخلتنی النار
اعلمت اهلها
انی احبک
خدایا
بیا بهم بگو
بیا بهم بگو
چطور میشه
کفرمو جبران کنم؟
خدایا
اون زمان ها
که منو واله ی خودت کردی
یه روز بهم این درسو دادی
وقتی از دردام
از غصه هام
از پستی ها و بلندی های زندگی
به چیزی پناه ببرم
درست عین کفره
و تو بارها
توی قرآنت گفتی
هر گناهی رو میبخشی
به جز کفر رو
خدایا
میدونم چرا قهری
میدونم چرا نگاهت
اینقدر سنگین شده
خدایا
باز نرگست پناه برده
پناه برده به چیزهایی که تو همیشه ازشون متنفری
خدایا
میدونم دفعه ی اولم نیست
میدونم تا حالا صد بار
ازت عذر خواستم
اما انگار
تو هنوز اولین عذر منو نپذیرفتی
چه برسه...
بگو چه کنم؟
خدایا
برو یه نگاه به کتاب قانون عشق بنداز
ببین
واقعا
دیگه هیچ راهی برای بخشش کفر وجود نداره؟
ببین شاید
یه جایی
یه روزی
یه لحظه
اون زمانها که دوستم داشتی
قلبت مهربونتر بود و
یه ارفاقی در حقم کردی و
یه راهی برام گذاشتی
.
.
.